ادامه پارت قبل

همون‌طور که دختر داشت به چشمای پسر روبه روش نگاه میکرد و منتظر یک جواب بود پسر به سمتش رفت تا حدی که یک سانت با صورت دختر فاصل داشت و به چشمای بسته دختر نگاه میکرد خیلی آروم زمزمه کرد
.
_تا این حد خوبه
.
سکوت برای چند لحظه داخل اتاق حکم فرما شد
.
بعد از نشستن پسر سر جاش دختر با خونسردی کامل لب زد :
+ خوب بهتر قرار داد رو امضا کنیم
دیدگاه ها (۰)

#بی_احساس۷(سه هفته بعد )( از زبان وول )...خبر قرار گذاشتن بو...

ادامه پارت قبل

#بی_احساس_6دخترک با لپ های که کمی سرخ شده بود لب زد + عاممم....

فیلمش رو دیدین؟!؟..اسمش عشق پنهان ۲۵ قسمت ( چینی)خودم دیدمش...

او یک اسلیترینی است [P1]

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط